-تا شقایق هست زندگی باید کرد.
-زندگی معلم بی رحمی است زیرا اول امتحان می گیرد و بعد درس می دهد.
-ماشین زندگی رودر خونه هر عشقی پارک نکن ممکنه چرخ های قلبت رو پنچرکنه.
-زندگی ما حکایت همان یخ فروشی است که در گرمای تابستان یخ می فروخت.چند ساعتی گذشت رهگذری دید یخ های او تمام شده پرسید: خریدند وتمام شد؟ یخ فروش غمگین گفت:نخریدند وتمام شد.
-تو زندگی بودن با بعضی آدمامثل قطار شهربازی می مونه از بودن باهاشون لذت می بری ولی باهاشون به هیچ جا نمی رسی.
-زندگی بازی گل یاپوچه با تو گل بی تو پوچ.
-زندگی چیست؟اگر خنده است،چرا گریه می کنیم؟اگر گریه است،چراخنده می کنیم؟اگرزندگیست،چرا می میریم؟اکر عشق است،چرا به آن نمی رسیم؟اگر عشق نیست،چرا عاشقیم؟
-زندگی سرگذشت درگذشت آرزوهاست.
-اگه به زور روزگار اززندگیت می رم کنار واسه اینکه ثابت کنم عاشقتم دیوونه وار.
- «زندگی»
زندگی زندان است.زندگی زمزمه تکرار است.
زندگی مست ز غوغای وجود ـ ـ ـ ـ ـ می زند چرخی در این بازارش
زندگی سوختن است ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ چشم دل را به حرف دوختن است
زندگی بیمار است ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ تب او آتش دل آزار است
زندگی همچو عفونت به من انسان است
زندگی با همه افسون گریش می کند وسوسه مشتاقانش
زندگی شاید خواب یک انسان است
درجهان هستی
نقطه ی پایان است.