تعداد بازدید : 357849
تعداد نوشته ها : 574
تعداد نظرات : 38
reza
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
آره بازم منم همون دیوونه همیشگی
فدای مهربونیات چه می کنی با سرنوشت
دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت؟
حال منو اگه بخوای رنگ گلای قالیه
جای نگاهت بدجوری تو صحن چشمام خالیه
ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه
از غصه ها هرچی بگم جون خودت بازم کمه
دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون
فریاد زدم یا تو بیا یا من و پیشت برسون
فدای تو نمی دونی بی تو چه دردی کشیدم
حقیقت و واست بگم به آخر خط رسیدم
رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی
قسمت تو سفر شدو وقسمت من آوارگی
نمی دونی چقدر دلم تنگه برای دیدنت
برای مهربونیات، نوازشات ، بوسیدنت
به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته؟
یه قلب تنها و کبود هلاک یک نگاهته؟
من می دونم همین روزا عشق من از یادت می ره
بعدش خبر می دن بیا که دارد دوستت می میره
روزات بلنده یا کوتاه دوست شدی اونجا با کسی؟
بیشتر از این من و نذار تو غصه و دلواپسی
یه وقت من و گم نکنی تو دود این شهر غریب
یه سرزمین غربته با صد تا نیرنگ و فریب
فدای تو یه وقت شبا بی خوابی خستت نکنه
غم غریبی عزیزم زرد و شکستت نکنه
چادر شب لطیفتو از روت شبا پس نزنی
تنگ بلور آب تو یه وقت نا غافل نشکنی
اگه واست زحمتی نیست بر سر عهدمون بمون
منم تو رو سپردمت دست خدای مهربون
راستی دیروز بارون اومد من و خیالت تر شدیم
رفتیم تو قلب آسمون با ابرا همسفر شدیم
از وقتی رفتی آسمون مون پر کبوتره
زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بدتره
غصه نخور تا تو بیای حال منم اینجوریه
سرفه های مکررم مال هوای دوریه
گلدون شمعدونی مونم عجیب واست دلواپسه
مثه یه بچه که بار اوله میره مدرسه
تو از خودت برام بگو بدون من خوش میگذره؟
دلت می خواد می اومدم یا تنها رفتی بهتره؟
از وقتی رفتی تو چشام فقط شده کاسه خون
همش یه چشمم به دره چشم دیگم به آسمون
یادت می آد گریه هامو ریختم کنار پنجره؟
داد کشیدم تو رو خدا نامه بده یادت نره
یادت می آد خندیدی و گفتی حالا بذار برم
تو رفتی و من حالا کنار در منتظرم
امروز دیدم دیگه داری من و فراموش می کنی
فانوس آرزوهامونو داری خاموش می کنی
گفتم واست نامه بدم نگی عجب چه بی وفاست
با این که من خوب می دونم جواب نامه با خداست
عکسای نازنین تو با چند تا گل کنارمه
یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه
تنها دلیل زندگی با یه عمی دوست دارم
داغ دلم تازه می شه اسمت و وقتی می آرم
وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر؟
مگه نگفتم چشمات و از چشم من هیچ وقت نگیر؟
حرف من و به دل نگیر همش مال غریبیه
تو رفتی من غریب شدم چه دنیای عجیبیه
زودتر بیا بدون تو اینجا واسم جهنمه
دیوار خونمون پر از سایه غصه و غمه
تحملی که تو دادی دیگه داره تموم می شه
مگه نگفتی همه جا مال منی تا همیشه؟
دلم واست شور می زنه این دل و بی خبر نذار
تو رو خدا با خوبیات رو هیچ دلی اثر نذار
فکر نکنی از راه دور دارم سفارش می کنم
به جون تو فقط دارم یه قدری خواهش می کنم
اگه بخوام برات بگم شاید بشه صد تا کتاب
که هر صفحش قصه چند تا درده و چند تا عذاب
می گم شبا ستاره ها تا می تونن دعات کنن
نورشونو بدرقه پاکی خنده هات کنن
یه شب تو پاییز که غمت سر به سر دل می ذاره
من همون کسی که بیشتر از همه دوستت داره