غنچه با دل گرفته گفت :
زندگی لب ز خنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت :
زندگی شکفتن است
با زبان سبز راز گفتن است
گفت و گوی غنچه و گل از درون باغچه
باز هم به گوش می رسد
تو چه فکر می کنی ؟
راستی کدام یک درست گفته اند ؟
من فکر می کنم
گل به راز زندگی اشاره کرد
هرچه باشد او گل است
گل یکی دو پیرهن
بیشتر ز غنچه پاره کرد
تویی زیبا ترین زیبا دنیا منم مثل امید یک قناری
قراری بر دل هر بیقراری منم یلدای بی پایان عشق
تو بودی مرهم زخم شقایق تویی ساکت تر ازپژواک شبنم
به روی برگ گلها خواب نم نم منم ان لهجه لبریز از درد
نگاه تو نبوده هرگزم سرد تویی لا لایی خواب خوش اواز
نگا هم را ببین در شوق پرواز منم ان دختر لبریز از مهر
که جادوی نگاهت کرده اش سحر نگاهت را پرستم ای نگارم
دوره جـوانـى کـه حدودا از شانزده سالگى شروع مى شود, طبق نظر بعضى دانشمندان , پنج سال اسـت , یعنى تا بیست سالگى ادامه دارد و طبق نظر عده اى دیگر, ده سال است یعنى تا 25 سالگى تـداوم دارد .
بـا نظر به ارتباط جسم و جان و وابستگى میزان رشدعقل و قوه مدرکه با میزان رشد بدن , همان گونه که دوران کودکى و میانسالى و کهنسالى از ویژگى هاى خاصى برخوردار است , دوره جوانى هم از اهمیت و ویژگى هاى خاصى برخوردار است .
شـنـاخـت ویـژگـى هـاى دوره جوانى براى جوانان ضرورى است , زیرا انسان تا خود را نشناسد و خـصوصیات خود را درک نکند, قادر به ساختن و پرورش خود نیست , لذا در این بخش سعى شده ویژگى هاى مهم دوره جوانى به اختصار بیان شود که عبارت است از:
گـرچه جسم انسان همیشه در حال تغییر و تحول است , اما در دوره جوانى , این تغییر و تحول از اهـمیت ویژه اى برخوردار است .
در دوره جوانى براثر ترشح هورمون هاى بلوغ , تغییر و تحول هایى در شـخـص بـروز مـى کـند و رشد جسم او بیشتر مى شود: صداى شخص زمخت مى شود, مو در صـورت و دیـگـر نـقـاط بدن مى روید و احساس جنسى در او پیدا مى شود به گونه اى که انسان احساس مى کند تولدى تازه یافته است .
با این تغییر و تحول جسمى , سایر امور روحى هم تغییر مى کند, احساس ها و تمایل هاى جدیدى در نهاد جوان به وجود مى آید, حالت هاى خاصى به او دست مى دهد, دیگر حالت هاى زمان کودکى و نـوجـوانى را کنار مى گذارد .
آنچه جوانان باید بدانند, این است که این دوران , دورانى پر آشوب و اضطراب انگیز است و باید مواظب باشند طبق مصلحت عمل کنند, نه طبق احساسات درونى .
ن در طوفان غرایز
گاهی پاییزن و زردن
زمستون دیده نمیشن
تابستون سایه بون سبزن
آدما خیلی قشنگن
حیف!هرلحظه یه رنگن!
حیف!هر لحظه یه رنگن!
در این روزهای فراموشی باران ...
برف غوغا می کند !
اشک ها هم یخی شده اند !
هوا ناجوانمردانه سرد شده است !
باران یادت بخیر !
آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد
ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است
زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند
( مونتسکیو)
خوشبخت کسی است که راه قدردانی از خدمت دیگران را بلد است
و شادی دیگران را به قدر شادی خود حس میکند
( گوته)
من دریافته ام که انسانی هر اندازه که مصمم به خوشبخت زیستن باشد
همان اندازه خوشبخت و سعادتمند زندگی خواهد کرد
( ابراهام لینکلن)
برای نیل به خوشبختی هیچ راهی خطاتر از
لذت طلبی و کوشش برای درک عیش و نوش و خوشی های عالم نیست
( ارتور شوپنهاور)
غنچه خوشبختی در جای تاریک و بی صدا و گودی پنهان است
که بسیار نزدیک به ماست ولی ما کمتر از آنجا می گذریم و آن دل خود ماست
( موریس متر لینگ)
خوشبختی یگانه چیزی است که می توانیم بی اینکه خود داشته باشیم
دیگران را از آن بر خوردار کنیم
( کارمن سیلوا)
خوشبخت کسی است که دم را غنیمت میشمارد و به خود میگوید
من امروز خوشم تا فردا چه پیش اید
( درایدن)
بسیاری از مردم خوشبختی را می جویند
مانند کسی که کلاه خود را که روی سرش می باشد می جوید
( لناو)
انسان در آغوش خوشبختی ،خوشبختی را جستجو میکند
( دشتی)
بشر به خوشبختی خیلی زود عادت میکند و چون خیلی زود عادت میکند
خیلی زود هم فراموش میکند که خوشبخت است
( اندره موروا)
یکی از راههای خوشبختی این است که
شخص نسبت به کوچکترین نعمتها شکر گذار باشد
( هرشل)
به دست آوردن آنچه را که ما آرزو داریم موفقیت است
اما چیزی را که برای به دست آوردن آن تلاش نمی کنیم خوشبختی است
( لوسیا)
انسان برای خوشبختی خلق شده و خوشبختی از راه کار مفید حاصل میشود
( ساموئل اسمایلز)
به عقب نگاه نکنید ممکن است خوشبختی را که رو به سوی شما دارد از دست بدهید
( ساچل پیچ)
خوشبختی چیزی نیست که ان را حس کنیم فقط باید ان را به یاد بیاوریم
( اوسکارو ایلد)
مقدمه: |
بوسه یعنی مستی از مشروب عشق
بوسه یعنی لذت دل دادگی
لذت از شب . لذت از دیوانگی
بوسه یعنی حس خوبه طعم عشق
طعم شیرینی به رنگ سادگی
بوسه یعنی آغازی برای ما شدن
لحظه ی با دلبری تنها شدن
بوسه سرفصله کتاب عاشقی
بوسه رمز وارد دلها شدن
با بودنت ...
دنیای من رنگی تر از همیشست ...
با بودنت ...
رنگین کمون یه رنگ اضافی داره ...
رنگی که زیباییش تورو تو ذهن من میاره ...
با بودنت ...
تو گلخونه هیچ گلی کم ندارم ...
هیچ گلی اونجا نمیخوام وقتی تویی کنارم ...
با بودنت ...
غصه میره شادی جاشو می گیره ...
با دیدنت هر چی غمه تو قلب من می میره ...
با بودنت ...
شعرای من معنای تازه دارن ...
گلهای اطلسی برام شکلی دوباره دارن ...
با بودنت ...
دل می خواد که از سینه جدا شه ...
پر بکشه به سمت تو، تو راه تو فدا شه ...
با بودنت ...
به زندگی یه عمر تازه دارم ...
هر شب که به خواب من میای من دیگه شک ندارم ...
یه روز میاد با من باشی بمونی در کنارم ...
ای تنها بهانه برای زنده بودنم ، نفس کشیدنم
دوستت دارم ....
ای امید و آرزوی من ، دنیای من
دوستت دارم....
ای تو به زیبایی یک گل سرخ ، به پاکی یک چشمه زلال ، به لطافت باران بهار
دوستت دارم....
ای تو فصل بهارم ، همیشه یارم ، همدم این دل پاره پاره ام
دوستت دارم...
ای تو آرامش وجودم ، همه بود و نبودم ، هستی و تار و پودم
دوستت دارم....
ای تو طلوع زندگی ام ، ناجی لب تشنگی ام
دوستت دارم....
ای تو عشق زندگی ام ، همیشگی ام ، ماندنی ام
دوستت دارم....
دوستت دارم و خواهم داشت ای که تو لایق این
دوست داشتنی ...
عاشقت می مانم و خواهم ماند ای که تومجنون این دل دیوانه ای
به خاطرت جانم را ، زندگی ام را ، فدایت می کنم ،
نثارت میکنم
دوستت دارم که چشمهایم را قربانی نگاهت میکنم
اگر می گویم که دوستت دارم از ته دلم می گویم ،
از تمام وجودم می گویم!
باور کنی ، باور نکنی یک کلام!
دوســــــــــــــــــتت دارم